در گذشته در کمتر خانوادهای بود که طلاق رخ داده باشد و طلاق امر مذمومی تلقی میشد؛ ولی الان کمتر خانوادهای را میتوان یافت که حداقل یک طلاق را تجربه نکرده باشند. به همین علت طلاق به عنوان يكي از پنج آسيب مهم اجتماعي كشور شناخته شده است. از اين جهت كوشش و برنامهريزي براي كاهش آن نيز در دستور كار سياستگذاران قرار گرفته است. با اين حال لازم است درك دقيقتري از اين پديده در ايران پيدا كنيم، تا حد ممکن دست به اقدامات و سياستهاي بيفايده نزنيم.
در اين يادداشت ميكوشیم به نكات و يافتههاي مهم اين پژوهش درباره طلاق اشاره كنیم. واقعيت اين است كه طي ۱۵ سال گذشته روند افزايشي تعداد طلاق و از آن مهمتر کاهش نسبت ازدواج به طلاق شدت يافته است.
نسبت ازدواج سال
به طلاق
۱۳۸۵ ۸.۳
۱۳۸۸ ۷.۱
۱۳۹۱ ۵.۵
۱۳۹۴ ۴.۶
۱۳۹۷ ۳.۱
طي دوازده سال نسبت ازدواج به طلاق از ۸.۳ به ۳.۱ رسيده است. اين نسبت براي شهر تهران در سال ۱۳۹۶، حدود ۲/۲ است، يعني به ازاي هر ۲۲ ازدواج، ۱۰ طلاق رخ ميدهد. اين نسبت براي منطقه ۳ تهران خيلي كمتر است. ايران در دو دهه پيش جزو كشورهايي محسوب ميشد كه آمار طلاق پاييني دارند، ولي اكنون در حال ورود به ده كشوري است كه شاخص طلاق آنها بالاست.
نكته بسيار مهم و اساسي اين پيمايش در آخرين پرسشهاي مربوط به طلاق است. از کسانی که تجربه طلاق داشتهاند، پرسيده شده که تحول كيفيت زندگي خود پس از طلاق را با پیش از آن در ده مورد ارزیابی کنند. بدون استثنا در همه موارد تعداد كساني كه اظهار داشتهاند این موارد بهتر شده به كساني كه گفتهاند بدتر شده بسيار بيشتر است. در روابط اجتماعي پنج برابر بهتر شده است. اين نسبت براي زنان حدود دهبرابر بهتر شده است. تقريباً در همه موارد زنان ارزيابي بهتري از مردان درباره وضعيت پس از طلاق خود ابراز نمودهاند و اين نشاندهنده ارزيابي درستتر زنان از اقدام به طلاق است.
پرسش پاياني درباره رضايت کلی از وضع فعلي پس از طلاق در مقايسه با پيش از طلاق است كه ۸۳ درصد ابراز رضايت و ۱۷ درصد ابراز عدم رضايت كردهاند. ولي اين دو رقم براي زنان ۸۹ و ۱۱ درصد است در حالي كه براي مردان ۷۵ و ۲۵ درصد است. در مجموع اكثريت قاطع زنان و مردان ابراز رضايت بيشتري از وضعيت پس از طلاق داشتهاند ولي زنان رضايتمندي بيشتري از مردان ابراز داشتهاند.
بیشتر بخوانید: نحوه تهیه ژل ابرو+پرپشت شدن ابروها-آرایش و زیبایی
پرسشي كه بايد طرح نمود اين است كه آيا ميتوان طلاق را كاهش داد؟
مطالعه حاضر نشان ميدهد كه بیشترین تعداد طلاقها به رضايت بيشتر هر دو طرف طلاق منجر شده است. ولي عدم رضايت مردان از زنان بيشتر است. بنابراين لازم است كه وضعيت خانواده و زندگي زناشويي قدري به نفع زنان متحول شود تا نفعي براي اقدام آنان به طلاق نماند. اين به سود مردان نيز هست. زيرا با اندكي گذشت و كوتاه آمدن و تغيير وضعيت براي زنان ميتوانند اميدوار شوند كه دچار طلاق نميشوند.
مردانی كه ۲۵ درصدشان ارزيابي منفيتري از وضعيت پس از طلاق داشتهاند و بالاخره اينكه ۵۷ درصد افرادي كه تجربه طلاق داشتهاند، دوباره ازدواج نمودهاند كه اين رقم براي مردان ۶۸ درصد و براي زنان طلاق گرفته فقط ۴۸ درصد است. ظاهراً اميد زنان به داشتن يك زندگي موفق پس از گرفتن طلاق كمتر از مردان است. یا زندگی فردی را مطلوبتر از ازدواج دوباره ارزیابی میکنند. در مجموع طلاق در ایران نشاندهنده کوشش زنان برای خلاص شدن از وضعیت نابرابر و تبعیضآمیز آنان در خانواده است.
زنان روز
بیشتر بخوانید: شاید روزی خورشید دوباره بدرخشد