تفریحی ، سرگرمی ، سلامت ، روانشناسی ، دانلود آهنگ ، دانستی ها
اس ام اس و جملات صبح بخیر | متن های شاد برای صبح بخیر گفتن عاشقانه به همسر
پنج شنبه 11 دی 1399 ساعت 4:49 | بازدید : 744 | نویسنده : مهدیار | ( نظرات )

در این بخش روزانه گلچینی از اس ام اس و جملات صبح بخیر گفتن زیبا و عاشقانه برای مخاطب خاص و همسر را آماده کرده ایم و امیدواریم که این پیامک های زیبا مورد توجه شما قرار گرفته باشند.

پیامک های صبح بخیر هر صبح می توانند به شما حس آرامش بخش بدهند و بهتر است که این اس ام اس ها را قبل از بیدار شدن هر فرد از خواب، برای او بفرستید تا صبح را پر انرژی شروع کند.

اس ام اس و جملات صبح بخیر عاشقانه

این اس ام اس های صبح بخیر در انواع مضامین عاشقانه، رسمی، دوستانه و … هستند و می توانید با توجه به رابطه ای که با مخاطب خاص خود دارید، یکی از این متن های دلنشین را برای او بفرستید.

متن و اس ام اس صبح بخیر رمانتیک و زیبا 

صبح یعنی یک سبد لبخند

یک بغل شادی

یک دنیا عشق و خندیدن

از اعماق وجود

به شکرانه داشتن نفسی دوباره

صبح زیبایت بخیر بهترینم

جمله ادبی صبح بخیر جدید برای همسر

در حالی که فنجان قهوه ام را مزه مزه می کنم
به یادت هستم عزیزم
و می خواهم با تو باشم
می خواهم کنارت باشم
امروز روز جدیدی است
صبح امروزت بخیر!

پیامک زیبا صبح بخیر 

صبح است و

خورشیــد

با انگشتان طلایــی

می کوبد بر پنجـره

بیدار شو!

بگذار زندگـــی

از دریچه ی چشمان تــو آغاز شود…

متن زیبای صبح بخیر دلنشین و زیبا 

هر صبح دیروزهای مبهم خود را

در نامعلوم ترین جای کائنات دفن میکنم

و هیچ گذشته تلخی را به یاد نمی آورم.

هرآدمی می‌تواند با آغاز صبح متولد شود!

صبحت بخیر و امروزت سراسر خوشبختی

متن زیبای صبح بخیر زیبا به همسر

هر صبح که می آید
به انتظار بیدار شدنت آرام و قرار ندارم؛ تا چشم باز کنی و زندگی را برایم دوباره از نو بسازی …
درست مثل آفتابگردان ها؛ که هر روز صبح از شوق دیدار با خورشید سر از پا نمی شناسند تا غرق در زیبایی و شکفتن شوند…

متن عاشقانه صبح بخیر

ﭼـﺸـﻤـﻬـﺎ ﺭﺍ بستم …

و باز،باز کردم

این صبح ﺟـﻮﺭ ﺩﯾـﮕـﺮ ﺩﯾـﺪﻡ …

ﺑـﺎﺯ ﻫـﻢ ﻓـﺮﻗـﯽ ﻧـﺪﺍﺷـﺖ …

ﺗـــــﻮ ﻫـﻤـﺎﻥ عزیز،عزیزی

سلام عزیزم.صبحت بخیر

پیامک پرمحتوا صبح بخیر

هر صبح!

پلکهایت؛ فصل جدیدی از زندگی را ورق میزند،

سطر اول همیشه این است:

“خدا همیشه با ماست”

جمله کوتاه صبحت بخیر همسرم

امروز عاشق ترم، عاشق تر از تمام روزهای قبل
هر روز تو را دیدن و عاشق تر شدن خوشبختی من است
صبح بخیر عشق من

اس ام اس صبح بخیر

متن زیبا و دلنشین صبح بخیر 

یک نفر هست که

خودش نیست !

ولی خاطره اش ،

صبح هر روز

مرا سخت بغل می گیرد …

متن عاشقانه صبح بخیر 

صبح بخیر عزیزم
صبح بخیر هستیم
صبح بخیر تمام دل بستگیم
صبح بخیر امید فردا
صبح بخیر تمام سهم من از دنیا

جملات زیبای عاشقانه صبح بخیر

امروز فرصت دوباره با تو بودن است. فرصت دیدن لبخندهایت که زیباترین لبخند دنیاست و لمس دستانت که پر از آرامش است. امروز من، پر از شادی و آرامش است. صبح بخیر شادی بخش لحظه های من

متن جالب و رمانتیک صبح بخیر 

مطالب مرتبط

متن صبح بخیر عشقم به همراه جملات و اشعار عاشقانه صبح بخیر…

متن صبح بخیر رسمی و اداری + جملات صبح بخیر دوستانه برای…

صبـح که میشود
دلم پَر میزند برای آغوشت
برای نفس هایت
برای بودنت
صبح که میشود دوباره یادم مـی افتـد
امروز را هم برای تو زندگی میکنم
تـو تنها حرف روزهـا و شبهـای منـی!
برایم بمان عشقم …

متن احساسی صبح بخیر

بی شک امروز ما بهترین روز ما خواهد بود. تو دلیل وجود بهترین ها هستی. صبح بخیر عزیزم

متن جالب و زیبا صبح بخیر 

صبح است
صبح خیلی زود
و بیدار شده ام
تا دوست داشتنت را
زودتر از روزهای قبل
شروع کنم.

پیامک صبح بخیر رمانتیک 

یک صبح بخیر قشنگ ، یک دعای ناب از عمق جان تقدیم به
کسی که جنسش از کیمیاست ، عهدش از وفاست ،
مهرش پر از صفاست ، حسابش برای من از همه جداست …
صبح بخیر عشقم

متن زیبا صبح بخیر 

پرنده احساساتم در این صبحگاه
حنجره اش پر از صوت دلتنگی توست …
من به همراه نسیم اشتیاق دیدار تو را خواهم خواند …
صبحت بخیر زیبای من …

پیامک عاشقانه صبح بخیر 

زندگی شیرین است
مثل شیرینی یک روز قشنگ
زندگی زیبایی است
مثل زیبایی یک غنچه باز
زندگی تک تک این ساعتهاست
زندگی چرخش این عقربه هاست
سلام صبحت بخیر بهترینم

متن زیبا و کوتاه صبح بخیر

روز با تو زیبا می شود و صبح از تو روشنی می گیرد
صبح بخیر روشنی بخش روزهای زندگی من

متن زیبا و دلنشین صبح بخیر 

زندگی موسیقی گنجشک هاست
زندگی باغ تماشای خداست…
زندگی یعنی همین پروازها،
صبح ها،لبخندها،آوازها…
سلام صبح بخیر عزیزترینم

جملات زیبا و احساسی صبح بخیر

تو دلیل طلوع خورشیدی، تو بهانه ای هستی تا هر روز صبح پرنده ها آواز بخوانند
صبح زیبای امروزت بخیر عزیزم

پیامک صبح بخیر 

من می‌دانم
از همین صبح زیبا
از این گنجشکانی که
رقصان آواز می‌خوانند؛
که
امروز روز خوبیست
و بی‌شک معجزه‌ای در راه است
صبحت بخیر نفسم
با آرزوی بهترین ها

متن کوتاه و عاشقانه صبح بخیر 

این همه فاصله
اما من صبح بخیر هایت را می خواهم
تو مکرر تکرار کن

جمله رمانتیک صبح بخیر برای دوست عاشق

آرامش صدای تو مثل آرامش صدای دریاست و من چقدر خوشبختم که هر روز با صدای زیبای تو از خواب بیدار می شوم
صبح بخیر مهربان

متن زیبا و دلنشین صبح بخیر 

خدا هر روز صبح
زنگ بیدار باش را می‌زند !
خورشید می‌تابد و
شهر، خمیازه می‌کشد
گل‌ها رو به سوی تو می‌کنند و
شاداب می‌شوند
سلام
گل همیشه بهارم !
صبحت بخیر

متن پر احساس صبح بخیر

دیدن چهره ی زیبای تو مثل طلوع خورشید در یک روز زیبای پاییزی است. صبحت بخیر خورشید روزهای پاییزی من

جملات زیبا برای صبح بخیر گفتن

عزیزم روز من زمانی شروع می شود که تو کنارم باشی، مثل امروز؛ صبح بخیر

برچسب‌ها: صبح بخیر ,

موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شعر و اشعار فریدون مشیری؛ زیباترین شعرهای فریدون مشیری
پنج شنبه 11 دی 1399 ساعت 4:48 | بازدید : 1665 | نویسنده : مهدیار | ( نظرات )

در این بخش گلچین اشعار فریدون مشیری را آماده کرده ایم و امیدواریم که این مجموعه شعر مورد پسند شما قرار بگرد. فریدون مشیری یکی از شاعران فرهیخته و به نام ایرانی است که در سال 1305 متولد شد و در سن 74 سالگی دار فانی را وداع گفت. فریدون مشیری شاعر و روزنامه نگار موفقی بود که هنوز که سالها از مرگ ایشان می گذرد اشعارش دست به دست و ذهن به ذهن در میان عموم گردیده و ماندگار شده است. این مطلب از سایت روزانه گلچینی از زیباترین اشعار فریدون مشیری را برایتان گردآوری نموده است.

اشعار فریدون مشیری

“من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره گیهانیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت”

***

عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم

اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم

 الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم

گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم

 بنشین که با من هر نظر،با چشم دل ،با چشم سر

هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم

 بنشینم و بنشانمت آنسان که خواهم خوانمت

وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم

***

اشعار زیبا و کوتاه فریدون مشیری

آخر اي دوست نخواهي پرسيد
که دل از دوري رويت چه کشيد
سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده هاي تو به دادش نرسيد
داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روي تو سپيد
جان به لب آمده در ظلمت غم
کي به دادم رسي اي صبح اميد
آخر اين عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهي ديد
دل پر درد فريدون مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشيد

***

درد بی درمان شنیدی؟

حال من یعنی همین!

بی تو بودن، درد دارد!

می زند من را زمین

می زند بی تو مرا،

این خاطراتت روز و شب

درد پیگیر من است،

صعب العلاج یعنی همین!

***

صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت

بگو از من به دلدارم تو را من دوست میدارم

ولی افسوس و صد افسوس

زابر تیره برقی جست

که قاصد را میان ره بسوزانید

کنون وامانده از هر جا

دگر با خود کنم نجوا

یکی را دوست میدارم

ولی افسوس او هرگز نمیداند

***

شنیدم مصرعی شیوا ، که شیرین بود مضمونش!

منم مجنون آن لیلا ، که صد لیلاست مجنونش!

غم عشق تو را نازم ، چنان در سینه رخت افکند؛

که غم های دگر را کرد از این خانه بیرونش . . .

***

مرا عمری به دنبالت کشاندی
سرانجامم به خاکستر نشاندی
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم عاقبت دل بر منت سوخت
پس از مرگم سرکشی هم فشاندی
گذشت از من ولی آخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی

***

گفت دانایی که: گرگی خیره سر،

هست پنهان در نهاد هر بشر!

لاجرم جاری است پیکاری سترگ

روز و شب، مابین این انسان و گرگ

زور بازو چاره ی این گرگ نیست

صاحب اندیشه داند چاره چیست

ای بسا انسان رنجور پریش

سخت پیچیده گلوی گرگ خویش

وی بسا زور آفرین مرد دلیر

هست در چنگال گرگ خود اسیر

هر که گرگش را در اندازد به خاک

رفته رفته می شود انسان پاک

و آنکه از گرگش خورد هردم شکست

گرچه انسان می نماید گرگ هست

و آن که با گرگش مدارا می کند

خلق و خوی گرگ پیدا می کند

در جوانی جان گرگت را بگیر!

وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیری، گر که باشی هم چو شیر

ناتوانی در مصاف گرگ پیر

مردمان گر یکدگر را می درند

گرگ هاشان رهنما و رهبرند

اینکه انسان هست این سان دردمند

گرگ ها فرمانروایی می کنند

وآن ستمکاران که با هم محرم اند

گرگ هاشان آشنایان هم اند

گرگ ها همراه و انسان ها غریب

با که باید گفت این حال عجیب؟…

گلچین بهترین اشعار فریذون مشیری

گنجینه بهترین شعرهای فریدون مشیری

کاش می دیدم چیست

آنچه از عمق تو تا عمق وجودم جاریست

آه وقتی که تو لبخند نگاهت را

می تابانی

بال مژگان بلندت را

می خوابانی

آه وقتی که تو چشمانت

آن جام لبالب از جان دارو را

سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی

موج موسیقی عشق

از دلم می گذرد

روح گلرنگ شراب

در تنم می گردد

دست ویران گر شوق

پر پرم میکند ای غنچه رنگین پر پر….

من، در آن لحظه كه چشم تو به من مي نگرد

برگ خشكيده ايمان را

در پنجه باد،

رقص شيطاني خواهش را، در آتش سبز!

نور پنهاني بخشش را، در چشمه مهر!

اهتزاز ابديت را مي بينم!!

بيش از اين، سوي نگاهت، نتوانم نگريست!

اهتزاز ابديت را يارای تماشايم نيست!

كاش می گفتی چيست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاريست؟!

گلچین بهترین اشعار فریذون مشیری

می‌خواهم و می‌خواستمت، تا نفسم بود

می‌سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود

 

عشق تو بسم بود، که این شعله بیدار

روشنگر شب‌های بلند قفسم بود

 

آن بخت گریزنده دمی‌ آمد و بگذشت

غم بود، که پیوسته نفس در نفسم بود

 

دست من و آغوش تو، هیهات، که یک عمر

تنها نفسی‌ با تو نشستن هوسم بود

 

بالله، که بجز یاد تو، گر هیچ کسم هست

حاشا، که بجز عشق تو، گر هیچ کسم بود

 

سیمای مسیحایی‌ اندوه تو، ای عشق

در غربت این مهلکه فریاد رسم بود

 

لب بسته و پر سوخته، از کوی تو رفتم

رفتم، به خدا گر هوسم بود، بسم بود

***

از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید

“آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود”

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود

بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت

قرن ما
روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی است
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
قرن موسی چمبه هاست

روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق

“گفتگو از مرگ انسانیت است”

***

کسي باور نخواهد کرد
اما من به چشم خويش مي بينم
که مردي پيش چشم خلق بي فرياد مي ميرد
نه بيمار است
نه بردار است
نه درقلبش فروتابيده شمشيري
نه تا پر در ميان سينه اش تيري
کسي را نيست بر اين مرگ بي فرياد تدبيري
لبش خندان و دستش گرم
نگاهش شاد
تو پنداري که دارد خاطري از هر چه غم آزاد
اما من به چشم خويش مي بينم
به آن تندي که آتش مي دواند شعله در نيزار
به آن تلخي که مي سوزد تن ايينه در زنگار
دارد از درون خويش مي پوسد
بسان قلعه اي فرسوده کز طاق و رواقش خشت مي بارد
فرو مي ريزد از هم
در سکوت مرگ بي فرياد
چنين مرگي که دارد ياد ؟
کسي ايا نشان از آن تواند داد ؟
نمي دانم
که اين پيچيده با سرسام اين آوار
چه مي بيند درين جانهاي تنگ و تار
چه ميبيند درين دلهاي ناهموار
چه ميبيند درين شبهاي وحشت بار
نمي دانم
ببينيدش
لبش خندان و دستش گرم
نگاهش شاد
نمي بيند کسي اما ملالش را
چو شمع تندسوز اشک تا گردن زوالش را
فرو پژمردن باغ دلاويز خيالش را
صداي خشک سر بر خاک سودن هاي بالش را
کسي باور نخواهد کرد

***

من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام

سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام ،

سیب دندان زده از دست تو افتاد زمین

باغبانم که فقط محض نگاه آمده ام ،

چال اگر در دل آن صورت کنعانی هست

بی برادر همه شب در پی چاه آمده ام ،

شب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستند

من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام ،

این همه تند مرو شعر مرا خسته مکن

من که در هر غزلم سوی تو راه آمده ام

***

پرواز آفتاب و نسیم و پرنده را

می دانم و صفای دلاویز دشت را

اما ، من این میان

پرواز لحظه ها را

افسوس می خورم

پرواز این پرنده بی بازگشت را

***

شعرهای فریدون مشیری

گفته بودی که چرا محو تماشای منی

آن‌چنان محو که یک دم مژه برهم نزنی

مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود

ناز چشم تو به قدر مژه برهم‌زدنی

***

میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشقِ تو بَسَم بود

عشقِ تو بَسَم بود که این شعله بیدار
روشنگرِ شبهای بلندِ قفسم بود

آن بختِ گریزنده دمی آمد و بگذشت
غم بود که پیوسته نفس در نفسم بود

دستِ من و آغوشِ تو هیهات که یک عمر
تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود

بالله که جز یادِ تو گر هیچکسم هست
حاشا که بجز عشقِ تو گر هیچکسم بود

سیمای مسیحائی اندوهِ تو ای عشق
در غربتِ این مهلکه فریاد رَسَم بود

لب بسته و پَر سوخته از کوی تو رفتم
رفتم بخدا گر هوسم بود بَسَم بود

***

يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
به برگ گل نوشتم من
تو را دوست مي دارم
ولي افسوس او گل را
به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند
به مهتاب گفتم اي مهتاب
سر راهت به کوي او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد
يکي ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس و صد افسوس
زابر تيره برقي جست
که قاصد را ميان ره بسوزانيد
کنون وامانده از هر جا
دگر با خود کنم نجوا
يکي را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند

***

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم

در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید

باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.

تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.

من همه، محو تماشای نگاهت.

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشۀ ماه فروریخته در آب

شاخه‌ها  دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید، تو به من گفتی:

ـ از این عشق حذر كن!

لحظه‌ای چند بر این آب نظر كن،

آب، آیینۀ عشق گذران است،

تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است،

باش فردا، كه دلت با دگران است!

تا فراموش كنی، چندی از این شهر سفر كن!

با تو گفتم:‌ حذر از عشق!؟ – ندانم

سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،

نتوانم!

روز اول، كه دل من به تمنای تو پر زد،

چون كبوتر، لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم . . .

باز گفتم كه : تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم، نتوانم!

اشكی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب، نالۀ تلخی زد و بگریخت . . .

اشک در چشم تو لرزید،

ماه بر عشق تو خندید!

یادم آید كه: دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه كشیدم.

نگسستم، نرمیدم.

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،

نه کُنی دیگر از آن كوچه گذر هم . . .

بی تو، اما، به چه حالی من از آن كوچه گذشتم!

گلچین بهترین اشعار فریذون مشیری

اشعار عاشقانه فریدون مشیری

گاهی میانِ خلوتِ جمع،

یا در انزوای خویش،

موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می‌کنم!

وز شوقِ این محال،

که دستم به دستِ توست،

من جای راه رفتن پرواز می‌کنم …!

***

تاج از فرق فلک برداشتن

                              جاودان آن تاج بر سر داشتن

در بهشت آرزو، ره یافتن

                              هر نفس شهدی به ساغر داشتن

روز در انواع نعمت ها و ناز

                              شب بتی چون ماه در بر داشتن

صبح از بام جهان چون آفتاب

                              روی گیتی را منور داشتن

شامگه چون ماهِ رویا آفرین

                              ناز بر افلاک اختر داشتن

چون صبا در مزرع سبز فلک

                              بال در بال کبوتر داشتن

حشمت و جاه سلیمان یافتن

                             شوکت و فر سکندر داشتن

تا ابد در اوج قدرت زیستن

                            ملک هستی را مسخر داشتن

بر تو ارزانی که ما را خوش تر است

                            لذت یک لحظه مادر داشتن !

***

دیدمت ، آهسته پرسیدمت
خواندمت ، بر ره گل افشاندمت

آمدی بر بام جان پر زدی
همچو نور بر دیده بنشاندمت

بردمت تا کهکشانهای عشق
پر کشان تا بی نشانهای عشق

گفتمت افتاده در پای عشق
زندگی رویای زیبای عشق

می روی چون بوی گل از برم
رفتنت کی می شود باورم

بوده ای چون تاج گل بر سرم
تا ابد یاد تو را می برم

بردمت تا کهکشانهای عشق
پر کشان تا بی نشانهای عشق

گفتمت افتاده در پای عشق
زندگی رویای زیبای عشق

***

روزهایی که بی تو می گذرد

گرچه با یاد توست ثانیه هاش

آرزو باز میکشد فریاد

در کنار تو می گذشت ایکاش

***

من سکوت خویش را گم کرده‌ام

لاجرم در این هیاهو گم شدم

من که خود افسانه می‌پرداختم

عاقبت افسانه مردم شدم

ای سکوت ای مادر فریادها

ساز جانم ازتو پر آوازه بود

تا در آغوش تو راهی داشتم

چون شراب کهنه شعرم تازه بود

در پناهت برگ وبار من شکفت

تو مرا بردی به شهر یادها

من ندیدم خوش تر از جادوی تو

ای سکوت ای مادر فریادها

گم شدم در این هیاهو گم شدم

توکجایی تا بگیری داد من؟

گر سکوت خویش را می‌داشتم

زندگی پر بود از فریاد من

***

من آنچه را احساس باید کرد
یا از نگاه دوست باید خواند
هرگز نمی پرسم
هرگز نمی پرسم که : آیا دوستم داری ؟
قلب من و چشم تو می گوید به من : آری

***

من نمیگویم درین عالم

گرم پو، تابنده، هستی بخش

چون خورشید باش

تا توانی

پاک، روشن

مثل باران

مثل مروارید باش

مطالب مرتبط

اشعار فریدون مشیری + شعر عاشقانه، در مورد دوست و شعر نو…

جملات عاشقانه زیبا ❤️ برای عشق و مخاطب خاص + متن های عاشقانه…

***

آنکس که درد عشق بداند

اشکی بر این سخن بفشاند:

 

این سان که ذره‌های دل بی‌قرار من

سر در کمند عشق تو‌

جان در هوای توست

شاید محال نیست که بعد از هزار سال،

روزی غبار ما را آشفته پوی باد؛

در دوردست دشتی از دیده‌ها نهان

بر برگ ارغوانی

پیچیده با خزان

یا پای جویباری

چون اشک ما روان

پهلوی یکدیگر بنشاند!

ما را به یکدیگر برساند!

***

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی

آهنگ اشتیاق دلی دردمند را

شاید که پیش ازین نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده سر در کمند را

بگذار سر به سینه من تا بگویمت

اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

عمری است در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

اینازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرام و روشنی

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های ترا دانه چین کنم

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح

بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب

بیمار خنده های توام بیشتر بخند

خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب

***

اي همه مردم ، در اين جهان به چه کاريد ؟
عمر گران‌مايه را چگونه گذاريد ؟
هرچه به عالم بود اگر به‌کف آريد
هيچ نداريد اگر که عشق نداريد
واي شما دل به عشق اگر نسپاريد
گر به ثريا رسيد هيچ نيرزيد
عشق بورزيد
دوست بداريد

***

معنای زنده بودن من، با تو بودن است.
نزدیک، دور
سیر، گرسنه
رها، اسیر
دلتنگ، شاد
آن لحظه ای که بی‌ تو سر آید مرا مباد!

مفهوم مرگ من
در راه سرفرازی تو، در کنار تو
مفهوم زندگی‌ است.

معنای عشق نیز
در سرنوشت من
با تو، همیشه با تو، برای تو، زیستن.

گلچین بهترین اشعار فریذون مشیری

این دلاویزترین حرف جهان را همه وقت

نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو

«دوستم داری؟» را از من بسیار بپرس

«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

***

سیه چشمی، به کار عشق استاد،

به من درس محبت یاد می داد!

مرا از یاد برد آخر، ولی من

بجز او، عالمی را بردم از یاد!

***

شعرهای فریدون مشیری عاشقانه

همرنگ گونه هاي تو مهتابم آرزوست
چون باده ي لب تو مي نابم آرزوست
اي پرده پرده ي چشم توام باغ هاي سبز
در زير سايه ي مژه ات خوابم آرزوست
دور از نگاه گرم تو ، بي تاب گشته ام
بر من نگاه کن ، که شب و تابم آرزوست
تا گردن سپيد تو گرداب رازهاست
سر گشتگي به سينه ي گردابم آرزوست
تا وارهم ز وحشت شب هاي انتظار
چون خنده ي تو مهر جهانتابم آرزوست

***

بوی باران بوی سبزه بوی خاک

شاخه‌های شسته باران خورده پاک

 

آسمان آبی و ابر سپید

برگ‌های سبز بید

 

عطر نرگس رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

 

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار

 

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها

خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه باز

خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب

خوش به حال آفتاب

 

ای دل من گرچه در این روزگار

جامه رنگین نمی‌پوشی به کام

باده رنگین نمی‌نوشی ز جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست

جامت از آن می که می‌باید تهی است

 

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

 

گر نکویی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ

***

راست مي گفتند
هميشه زودتر از آن که بينديشي اتفاق مي افتد
من به همه چيز اين دنيا دير رسيدم
زماني که از دست مي رفت
و پاهاي خسته ام توان دويدن نداشت
چشم مي گشودم همه رفته بودند
مثل ” بامدادي ” که گذشت
و دير فهميدم که ديگر شب است
” بامداد ” رفت
رفت تا تنهايي ماه را حس کني
شکيبايي درخت را
و استواري کوه را
من به همه چيز اين دنيا دير رسيدم
به حس لهجه ” بامداد ”
و شور شکفتن عشق
در واژه واژه کلامش که چه زيبا مي گفت
” من درد مشترکم ”
مرا فرياد کن

***

من نمي دانم
_ و همين درد مرا سخت مي آزارد_
كه چرا انسان اين دانا
اين پيغمبر
:در تكاپوهايش
_چيزي از معجزه آن سو تر_
ره نبرده ست به اعجاز محبت
چه دليلي دارد؟
*
چه دليلي دارد
كه هنوز
مهرباني را نشناخته است؟
و نمي داند در يك لبخند
!چه شگفتي هايي پنهان است
*
من بر آنم كه درين دنيا
_خوب بودن _به خدا
سهل ترين كارست
و نمي دانم
كه چرا انسان
تا اين حد
با خوبي
.بيگانه است
!و همين درد مرا سخت مي آزارد”

***

مي گذرم از ميان رهگذران مات
مي نگرم در نگاه رهگذران کور
اين همه اندوه در وجودم و من لال
اين همه غوغاست در کنارم و من دور

ديگر در قلب من نه عشق نه احساس
ديگر در جان من نه شور نه فرياد
دشتم اما در او نه ناله مجنون
کوهم اما در او نه تيشه فرهاد

هيچ نه انگيزه اي که هيچ پوچم
هيچ نه انديشه اي که سنگ چوبم
همسفر قصه هاي تلخ غريبم
رهگذر کوچه هاي تنگ غروبم

آن همه خورشيدها که در من مي سوخت
چشمه اندوه شد ز چشم ترم ريخت
کاخ اميدي که برده بودم تا ماه
آه که آوار غم شد و به سرم ريخت

زورق سرگشته ام که در  دل امواج
هيچ نبيند نه ناخدا نه خدا را
موج ملالم که در سکوت و سياهي
مي کشم اين جان از اميد جدا را

مي گذرم از ميان رهگذران مات
مي شمرم ميله هاي پنجره ها را
مي نگرم در نگاه رهگذران کور
مي شنوم قيل و قال زنجره ها را

***

شعر تو نیستی از فریدون مشیری

تو نیستی که ببینی

چگونه عطر تو در عمق لحظه هاست

چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست

چگونه جای تو در زندگی سبز است

هنوز پنجره باز است

تو از بلندی ایوان به باغ می نگری

درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها

به آن تبسم شیرین

                       به آن تبسم مهر

به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند

تمام گنجشکان

که در نبودن تو

                  مرا به باد ملامت گرفته اند

ترا به نام صدا می کنند

هنوز نقش ترا از فراز گنبد کاج

کنار باغچه

                 زیر درخت ها

                                       لب حوض

درون آینه پاک آب می نگرند

تو نیستی که ببینی چگونه پیچیده است

                                    طنین شعر تو در ترانه من

تو نیستی که ببینی چگونه می گردد

                                    نسیم روح تو در باغ بی جوانه من

چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید

به روی لوح سپهر

ترا چنانکه دلم خواسته است ساخته ام

چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر

هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر

به چشم همزدنی

                  میان آن همه صورت ترا شناخته ام

به خواب می ماند

                         تنها به خواب می ماند

چراغ آینه دیوار بی تو غمگینند

تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار

                            به مهربانی یک دوست از تو می گویم

تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار

                                    جواب می شنوم

تو نیستی که ببینی چگونه دور از تو

به روی هرچه در این خانه است

                                غبار سربی اندوه بال گسترده است

تو نیستی که ببینی دل رمیده من

بجز یاد تو همه چیز را رها کرده است

غروب های غریب

در این رواق نیاز

پرنده ساکت و غمگین

                               ستاره بیمارست

دو چشم خسته من

                  در این امید عبث

دو شمع سوخته جان همیشه بیدارست ….

تو نیستی که ببینی

***

درون سينه آهي سرد دارم
رخي پژمرده رنگي زرد دارم
ندانم عاشقم ، مستم ، چه هستم ؟
همي دانم دلي پر درد دارم

گلچین بهترین اشعار فریذون مشیری

همه می‌پرسند:

چیست در زمزمه مبهم آب؟

چیست در همهمه دلکش برگ؟

چیست در بازی آن ابر سپید

روی این آبی آرام بلند

که تو را می‌برد این گونه به ژرفای خیال

 

چیست که در خلوت خاموش کبوترها؟

چیست در کوشش بی حاصل موج؟

چیست در خنده جام؟

که تو چندین ساعت

مات ومبهوت به آن می‌نگری؟

 

نه به ابر، نه به آب، نه به برگ

نه به این آبی آرام بلند

نه به این خلوت خاموش کبوترها

من به این جمله نمی‌اندیشم!

 

به تو می‌اندیشم!

ای سراپا همه خوبی

تک وتنها به تو می‌اندیشم

 

همه وقت

همه جا

من به هر حال که باشم به تو می‌اندیشم

تو بدان این را

تنها تو بدان

تو بیا

تو بمان با من، تنها تو بمان!

جای مهتاب به تاریکی شب‌ها تو بتاب

من فدای تو به جای همه گل‌ها تو بخند

 

تو بمان با من، تنها تو بمان!

 

در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش!

***

من دلم می خواهد

خانه ای داشته باشم پر دوست

کنج هر دیوارش

دوستهایم بنشینند آرام

گل بگو گل بشنو

هرکسی می خواهد

وارد خانه پر عشق و صفایم گردد

یک سبد بوی گل سرخ

به من هدیه کند

شرط وارد گشتن

شست و شوی دلهاست

شرط آن داشتن

یک دل بی رنگ و ریاست

بر درش برگ گلی می کوبم

روی آن با قلم سبز بهار

می نویسم ای یار

خانه ی ما اینجاست

تا که سهراب نپرسد دیگر

“خانه دوست کجاست؟ “

***

بر خاک چه نرم می‌خرامی ای مرد!

آن‌گونه که بر کفش تو ننشیند گرد

فردا که جهان کنیم بدرود به درد

آه آن همه خاک را چه می‌خواهد کرد؟!

***

سيه چشمي به کار عشق استاد
مرا درس محبت ياد مي داد

مرا از ياد برد آخر ولي من
بجز او عالمي را بردم از ياد

***

تو تنها دری هستی، ای همزبان قدیمی

                           که در زندگی بر رخم باز بوده ست.

تو بودی و لبخند مهر تو، گر روشنایی

                             به رویم نگاهی گشوده ست.

مرا با درخت و پرنده، نسیم و ستاره،

                                     تو پیوند دادی.

تو شوق رهایی، به این جان افتاده در بند، دادی.

تو آغوش همواره بازی

                بر این دست همواره بسته

تو نیروی پرواز و آواز من، بر فرازی

                                     ز من نا گسسته.

تو دروازه ی مهر و ماهی!

تو مانند چشمی، که دارد به راهی نگاهی.

تو همچون دهانی، که گاهی

                   رساند به من مژده ی دلبخواهی.

تو افسانه گو، با دل تنگ من، از جهانی

من از باده ی صبح و شام تو مستم

من اینک، کنار تو، در انتظارم

چراغ امیدی فرا راه دارم.

گر آن مژده ای همزبان قدیمی

                              به من در رسانی

به جان تو، جان می دهم، مژدگانی

***

من روز خويش را با آفتاب روي تو
کز مشرق خيال دميده است
آغاز مي کنم
من با تو مي نويسم و مي خوانم
من با تو راه مي روم و حرف مي زنم
وز شوق اين محال
که دستم به دست توست
من جاي راه رفتن
پرواز مي کنم

***

جام دريا از شراب بوسه خورشيد لبريز است
جنگل شب تا سحر تن شسته در باران
خيال انگيز !
ما ، به قدر جام چشمان خود ، از افسون اين خمخانه سر مستيم
در من اين احساس :
مهر مي ورزيم
پس هستيم !

***

گزیده بهترین اشعار فریدون مشیری

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق،

که نامی خوش تر از اینت ندانم.

وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری،

به غیر از « زهر شیرینت » نخوانم.

تو زهری ، زهر گرم سینه سوزی

تو شیرینی ، که شور هستی از تست.

شراب جام خورشیدی، که جان را

نشاط از تو ، غم از تو، مستی از تست

به آسانی، مرا از من ربودی

درون کوره ی غم آزمودی

دلت آخر به سرگردانیم سوخت

نگاهم را به زیبایی گشودی

بسی گفتند: دل از عشق برگیر !

که نیرنگ است و افسون است و جادوست !

ولی ما دل به او بستیم و دیدیم

که این زهر است ، اما ! …نوشداروست!

چه غم دارم که این زهر تب آلود ،

تنم را در جدایی می گدازد

از آن شادم که در هنگامه درد؛

غمی شیرین دلم را می نوازد.

اگر مرگم به نامردی نگیرد؛

مرا مهرِ تو در دل جاودانی است.

وگر عمرم به ناکامی سرآید؛

ترا دارم که مرگم زندگانی است.

***

همه ذرات جان پیوسته با دوست
همه اندیشه ام اندیشه اوست
نمی بینم به غیر از دوست اینجا
خدابا این منم یا اوست اینجا ؟

***

معناي زنده بودن من ، با تو بودن است
نزديک ، دور
سير ، گرسنه
رها ، اسير
دلتنگ ، شاد
آن لحظه اي که بي‌ تو سر آيد مرا مباد

مفهوم مرگ من
در راه سرفرازي تو ، در کنار تو
مفهوم زندگي‌ است

معناي عشق نيز
در سرنوشت من
با تو ، هميشه با تو
براي تو ، زيستن

***

وقتي كه شانه هايم
در زير بار حادثه مي‌خواست بشكند
يك لحظه از خاطر پريشان من گذشت
بر شانه‌هاي تو
مي‌شد اگر سري بگـذارم
و اين بغض درد را
از تنگـناي سينه برآرم به هاي هاي
آن جان پناه مهر
شايد كه مي‌توانست
از بار اين مصيبت سنگـين آسوده‌ام كند

برچسب‌ها: عشق , عاشقانه , شعر ,

موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اس ام اس عصر جمعه + متن و جمله های کوتاه در مورد روز جمعه
پنج شنبه 11 دی 1399 ساعت 4:47 | بازدید : 1771 | نویسنده : مهدیار | ( نظرات )

گلچین متن و جملات غمگین و دلگیر روز جمعه را در این بخش روزانه می خوانید.

روز جمعه برای بعضی ها ناراحت کننده است و غروب آن بسیار سخت است و به همین جهت در این بخش اس ام اس های زیبا با موضع جمعه را گردآوری کرده ایمو این اس ام اس و جملات با موضوعات غمگین، دلتنگی و عاشقانه هستند و امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرند.

اس ام اس و جملات عصر جمعه دلگیر و غمگین

یه “عشق” وقتی میاد
همه ی چیزو با خودش میاره ؛
وقتی میره همه ی چیزو با خودش میبَره ؛
یه چیزی رو جا میذاره ؛
مثل شعر ؛
مثل من ؛
مثل مرگ ..
من خودمو گم نکردم آصف !
من خودمو جا گذاشتم ..

سربازهای جمعه

***

شعر جمعه عاشقانه

جمعه را باید از تمام هفته جدا کرد ودر صندوقچه گذاشت
جمعه باید انتخابی باشد
مثلاً هر وقت که بودی و حالمان خوب بود جمعه را بر پا کنیم
و هر وقت نبودی
در صندوقچه اش را صد قفله کنیم.

اس ام اس عصر جمعه

***

دلتنگی های غروب جمعه برای عشقم

سی سالگی به بعد
که عاشق شوی
دیگر اسمش را نمینویسی
کف دستت
ودورش قلب بکشی
یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات
وهی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
یک عصر جمعه ي زمستانی
یک لیوان چای می ریزی
می نشیني پشت پنجره
و تمام شهر را
در بارانی که نمی بارد
با خیالش قدم می زني !

***

متن غروب جمعه دلگیر

خوشبختی به چقدر داشتن نیست

” به چقدر لذت بردن از زندگیست “

آرزو میکنم در این عصر جمعه بهترین لحظه ها رو در کنار خانواده وعزیزانتون داشته باشید

اس ام اس عصر جمعه

***

نوشته های احساسی در مورد عصر جمعه

نمی شود از فصل ها
پاییز را کنار گذاشت ..
از هفته ؛ جمعه را حذف کرد
و از روز ؛ غروب را ندید .
نمی‌توانم از جهان کشورت را نخواهم
از کشورت ؛ جاده هایي که به شهر تو می‌آیند
و از شهر تو ؛ خیابان های‌ منتهی
به خانه ات .
انچه که مرا به یاد تو
می اندازد گناهی ندارد ..
چند خط به عقب بر می‌گردم
و از نو‌ مینویسم .
این بار خودم را حذف میکنم .

اس ام اس عصر جمعه

***

تنهایی های غروب جمعه

جمعه اگر تو را نداشته باشد ؛که عطر بهار نارنج بدهی ؛ دامن گلدار زرد و نارنجی بپوشی و بنشینی پشت پنجره، دستت را سایبان چشمهایت کنی، خیره به درختهای ان طرفِ بلوار بگویی: “پاییز دیگه داره کم کم میرسه آقا”
خودت بگو
اصلا جمعه است؟

جمعه اي که تو را نداشته باشد، هفته به هفته اش غروبِ پاییز است …

***

متن دلتنگی عاشقانه عصر جمعه

من از خیلی چیز ها می ترسیدم :

از مادیان سپید پدر بزرگ،
از مدیر مدرسه،
از قیافه عبوس شنبه،
چقدر از شنبه ها بیزار بودم .
خوشبختی من از صبح پنجشنبه آغاز می شد،
عصر پنجشنبه تکه اي از بهشت بود،
شب که می شد در دور ترین خواب هایم
طعم صبح جمعه را می چشیدم.

سهراب سپهری

اس ام اس عصر جمعه

***

اس ام اس تنهایی غروب جمعه

جمعه
فرزندِ ناخواسته ي پنج شنبه که طراوت
صبحگاهی اش را از مادرش به ارث برده
و دلتنگی عصرش را…
غروب که می‌شود تمام سرخوردگی هایش را تقدیم می‌کند به مردمی که از صبح روز تعطیل نگران عصر دلگیرشان بودند…
جمعه دلگیر نبود از اول صبح
دلگیر شد …
وفکرش رابکن
در این غروب دلگیر، نبودنت
با سرخوشی روز تعطیلم چه میکند ؟!

***

اس ام اس تنهایی عصر جمعه

ان روز
همان روز که آفتاب بالا آمده بود
دفتر مشق ما
هنوز خواب عصر جمعه را می‌ دید
ما از اولِ کتاب و کبوتر
تا ترانه‌ ي دلنشین پریا
ری‌ را و دریا را دوست می‌ داشتیم.
دیگر سراغت را
از نارنجِ رها شده در پیاله‌ ي آب نخواهم گرفت
دیگر سراغت را از ماه…
ماهِ درشت و گلگون نخواهم گرفت
دیگر سراغت را
از گلدانِ شکسته بر ایوانِ آذرماه نخواهم گرفت…

***

نوشته های غمگین عصر جمعه

عصر خلوت خالی جمعه را باید با تو گذراند، دست در دستت، کوچه‌ باغ‌های‌ خاکی قصرالدشت را بالا برویم و از بوی خاک نمدار دیشب آب خورده‌ي باغ‌های‌ اناری کمی حالمان بهتر شود و با ذوق شاخه‌ي سیب بیرون آمده از سر دیوار را نگاه کنی و بگویی که نگاه کن، جوانه‌هایشان دارد باز میشود، بهار نزدیک است، و من با بزرگ ترین لبخند عالم، نگاهت کرده باشم و بگویمت که با تو بهار همیشه همین نزدیکی‌هاست و بی‌قید و بی‌خیال، دیوانگیم را خندیده باشی

***

عکس عاشقانه جدایی

من باشم و تو، جمعه، عصر، لش کرده در آغوشم و خیره مانده بر بیرون از پنجره و غصه خورنده بر رفتن تابستان، یعنی از این یکی هم جون به در می بریم؟
معلوم که نیست، سخته، شاید ببریم، شایدم نه، باد موذی سرد از پنجره باز رد میشه و پرده رو محکم تکون میده، بیشتر گوله میشی توی خودت و توی من، زیر لب میگی شایدم نه

***

فراموش شدن در غروب جمعه

جمعه روزیه که تا ظهرش خوبه از عصر کم کم متوجه میشی داره تموم میشه، غروبش از غُصه دِق می کنی شبشم با یاد بیدار شدن کله سحر شنبه کوفتت میشه

***

دلتنگی های غروب جمعه برای عشقم

من از خیلی چیز ها می ترسیدم :
از مادیان سپید پدر بزرگ
از مدیر مدرسه
از قیافه عبوس شنبه
چقدر از شنبه ها بیزار بودم
خوشبختی من از صبح پنجشنبه آغاز می شد
عصر پنجشنبه تکه اي از بهشت بود
شب که می شد در دور ترین خواب هایم
طعم صبح جمعه را می چشیدم

***

دلگیر ترین عصر جمعه

دوستت دارم
مثلِ عصرِ جمعه، سینما،ساندویچ
مثلِ دور زدنِ معلمی
که حواس اش
به تقلبِ تو
در امتحانِ آخرِ سال نیست

اس ام اس عصر جمعه

غروب جمعه دلم گرفته

پروردگارا
دراين
عصر جمعه زیبای پاییزی
براي دوستانم
يك دل شاد
جيبي پر پول
سلامتي و اميد
و پراز اتفاق های خوب
قرار بده
الهي آمين
عصرتون بخير و شادی

مطالب مرتبط

عکس پروفایل جمعه + نوشته های زیبای دلتنگی و غمگین روز جمعه

متن و جملات روز جمعه + جمله های کوتاه شاد، غمگین و عاشقانه…

***

عکس جمعه دلتنگی

حس و حال عصر جمعه طوریه که انگار یه جای دور افتاده دفنت کردن و آدما دارن تک‌تک میرن و دیگه هیچ وقت قرار نیست بیان سر خاکت

***

عصر زیبای جمعه

عصرتون خوشبو به
بوی مهربانی
دلتون غرق عشق و محبت
لبتون خنـدون
زندگیتون مملو از آرامش
دقیقه هاتون بی نظیر
و لحظاتتون شیرین و ناب

عصر جمعه تون بخیـر

***

متن در مورد غروب

به خاطر خودت میگویم دوستم داشته باش…
که در سالن انتظار ؛ بلیط سینما را صدبار نخوانی که سرت را گرم کرده باشی…
که در اتوبوس آسان بخوابی و نترسی ایستگاه را جا بمانی…
که اس ام اس ساده “رسیدم، بخواب” دلت را خوش کند…
که در مهمانی کسی ناگهان پشت گردنت را ببوسد…
که بتوانی آسان شعر سیدعلی صالحی را کنار دفترت بنویسی…
که ترست بریزد و تو هم شعر بنویسی…
که ترست بریزد ودر کوچه برقصی…
که عصر جمعه دستت برود به من زنگ بزنی…
به خاطر خودت میگویم…
دوستم داشته باش…
که ادبیات بی استفاده نماند…

***

دلتنگی های غروب جمعه

به خودت بیا
‎این باران ها برای هوای تو نیست
‎تو بوی عاشقی می دهي
‎نه دلتنگی

***

متن زیبا برای غروب جمعه

به خاطر خودت میگویم
که سردت نشود
که دلت نلرزد
که ترس برت ندارد
که دستت خالی نماند
به خاطر خودت می گویم دوستم داشته باش
که در سالن انتظار بلیط سینما را صدبار نخوانی که سرت را گرم کرده باشی
که در اتوبوس آسان بخوابی و نترسی ایستگاه را جا بمانی
که اس ام اس ساده رسیدم ؛ بخواب ؛ دلت را خوش کند
که در مهمانی کسی ناگهان پشت گردنت را ببوسد
که بتوانی آسان شعر سید علی صالحی را کنار دفترت بنویسی
که ترست بریزد و تو هم شعر بنویسی
که ترست بریزد ودر کوچه برقصی
که عصر جمعه دستت برود به من زنگ بزنی
به خاطر خودت می گویم
دوستم داشته باش
که ادبیات بی استفاده نماند
و شعرهای عاشقانه به کاری بیاید
به خاطر خودت میگویم
دوستم داشته باش
بی دوست داشتنت که نمی شود
دوستم داشته باش لطفا
دوستم داشته باش تا از این سطور سطحی گذر کنیم
و به ادبیات برسیم
وگرنه من که سرم شلوغ است و
کاری به این کارها ندارم !

***

عصر جمعه عاشقانه

اس ام اس عصر جمعه عاشقانه

دلتنگ که باشی برای کسی
چه فرقی می‌کند
جمعه باشد یا روز دیگری …
غروب باشد
یا وقت دیگری
دلتنگی دیگر …!

***

جمعه های دلگیر و غمگین

گفت : جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
ولی از اون بدتر اینه که
عصرِ جمعه خونه باشی و بارون بزنه …
گفتم : آره ؛ اینجوری که آدمو خفه میکنه !
گفت : میدونی خیلیا تو جمعه شاعر شدن ؟
تو حالا چیزی تو جمعه ها نوشتی ؟
گفتم : من جمعه ها رو شیشه ي بخار گرفته ي پنجره ؛ با انگشت مینویسم :
لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد …

***

متن عصر جمعه

شنبه هاى خيالت
چه دورند
من در عصرِ دلتنگىِ جمعه
گرفتار شدم…‌‎

***

متن غروب جمعه دلگیر

آرامش یعنی،
عصر جمعه از کابوس بِپَرم
ببینم …
نشسته اي و موهایت را میبافی …

***

شعر نو دلم گرفته از غروب جمعه

عصر جمعه را باید دل رابه دریا زد
تا درگیر غم غروب نگردد
باید مثل یک کودک بی پروا و بازیگوش شادی ها را سرکشید و بیخیال گرفتاری های‌ فردا شد
تا شنبه
شروع واقعی یک هفته ي جدید باشد

***

متن جمعه

جمعه مرد بی معشوقه ایست .
باپیرهنی چروک ؛

که تنهایی اش را ؛
لای شعرهایش
پک می‌زند.

فقط عصرها ؛
کمی خاکستری تر…

***

عکس های زیبا و عاشقانه

جُمعه يَعنی ؛
با خیالت ؛
عصر را ؛
پَرپَر شُدم ..

***

عصر جمعه دلگیر

آخرش چه می کنی؟
آغوشی برای عصر جمعه ات
و یک فنجان چای
برای دور زدن خاطره ها!

درنگ جایز نیست!
هرکجا بروی آسمانش همین رنگ است
هرچند کدام آغوش و کدام فنجان چای
به اندازه بوسه های‌ من،
حال لبهای تو را میفهمند!

***

نوشته کوتاه و عاشقانه عصر جمعه

جمعه
تنها هدفش اين است
كه يادت بياورد
ديگر “اويى” وجود ندارد…

و اين
براى غم انگيز كردنَت
كافيست!!

***

عکس زیبای گل

_گفت : جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
ولی از اون بدتر
اینه که عصرِ جمعه خونه باشی و بارون بزنه.
_گفتم : آره؛ اینجوری که آدمو خفه میکنه!
_گفت : میدونی؟ خیلیا توو جمعه شاعر شدن!
تو حالا چیزی توو جمعه ها نوشتی؟
_گفتم : من جمعه ها
رو شیشه ي بخار گرفته ي پنجره، با انگشت مینویسم :
“لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد”

***

بـاید
کاری کرد !

تمامِ روزهای هفته
گریبان گیرِ دلهره
برای
عصر جمعه شده اند
که
هر هفته با نیـامدنت
رقم میـخورد !

***

نوشته عاشقانه غروب جمعه

جمعه، باید چشم‌هایت را
در آغوش کشید…
غصه‌ها به اعتبارِ بودنت کم می‌شوند…!ش

برچسب‌ها: جمعه ,

موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


متن لاتی به سلامتی + جملات به سلامتی رفیق دوست و خانواده
پنج شنبه 11 دی 1399 ساعت 4:46 | بازدید : 3008 | نویسنده : مهدیار | ( نظرات )

در این بخش متن لاتی به سلامتی با جملات زیبای مفهومی و برای دوست، رفق و خانواده را گردآوری کرده ایم که امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرند.

متن لاتی و جملات به سلامتی

به سلامتی همه چیزایی که خواستیم و نشد.

***

وقتی شیشه میشکنه صدا میده و اونی که شکوندتش برای جمع کردنش زخمی میشه

به سلامتی دل که بی صدا میشکنه تا دست اونی که شکوندتش زخمی نشه

***

نه آرزوی کسیم نه آویزون کسی
پس بزن به سلامتی بی کسی

متن های زیبای به سلامتی

سلامتی اون کسی که ساقی نبود ولی هر روز برامون عرق ریخت
به سلامتی پدر

جملات به سلامتی رفیق

سلامتی چشماش
سلامتی بغض تو گلوم
سلامتی دلم که شکست‌
سلامتی نبودنش
سلامتی حرفای تو دلم
سلامتی دروغای قشنگش
سلامتی رفتنتش که هیچوقت باور نکردمش.

***

سلامتی کسانی که جسارت عاشقانه از دست دادن رو دارن

نه حقارت به هر قیمت نگه داشتنو…….

جملات زیبای لاتی به سلامتی

سلامتی آدمهایی که توی دنیای مجازی صدتا خاطرخواه دارن ولی تو دنیای واقعیه خودشون از همه تنهاترن.

متن های جالب دورهمی

بزن بسلامتی سنگ کف رودخونه که عین من و تو آب از سـرش گذشته

***

ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﯿﺲ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺯﻝ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﭼﺘﺮﯼ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻩ !

متن به سلامتی

سلامتی دلی که تنگش کردی
شکستیش
لهش کردی
اما هنوزم به یاد تو میتپه.

***

به سلامتیِ اونی که اومد تنهایی هاشو باهام تقسیم کنه

اما اونقدر بخشنده بود که سهمشو گذاشت و رفت !

جمله های کوتاه به سلامتی

به سلامتی روزی که بهش زنگ بزنم بگم کجایی؟
بگه عشقم نزدیکم دارم میام خونه.

***

سلامتـی کسـی کـه وقتـی قهـر میکنـه

اونقـدر طرفش براش مهمـه کـه

بـا غـرور کاذب رابطشـون رو نابـود نمیکنـه

و قـدم اول رو بـرای آشتـی بر میـداره

متن و جملات سلامتی دوست

به سلامتی کسی که مارو تنها گذاشت تا بره یکی دیگه رو از تنهایی دربیاره.

متن لاتی به سلامتی

جمله های کوتاه سلامتی رفیق

سلامتی اون گرگ تیر خورده‌ای که هیچ موقع از ‌زخم ناله نمیکنه چون میدونه اگه بناله کفتارها احساس غرور میکنن.

***

به سلامتی دختری که یه لحظه قدم زدن با عشقشو با هیچ ماشین مدل بالایی عوض نمیکنه …

جملات به سلامتی

به سلامتی داغون ترین آدم شهر که یه روزی عاشق ترین آدم شهر بود اما شکوندنش.

متن های جالب به سلامتی

سلامتی آخرین خداحافظی که توی گلوم خشک شد
سلامتی کسی که طاقت نداشتم ازش خداحافظی کنم فقط تونستم بگم برو
سلامتی دستامون که دیگه هیچوقت به هم نمیرسه
سلامتی منه دیوونه
سلامتی توی پرو
سلامتی خندهامون
سلامتی خاطره ی دیروزمون
سلامتی منی که اینبار جوری داغون شدم که نمیتونم حتی سرپا وایسم.

***

بــــاور کـــنـــید…

هـــر پـــدری…

حـتـی اگـــه مــیــگـــه :بــرو از بــچـــه فـــلانـــی یــاد بـــگـــیـــر…

بـازم ترو با یه دنیا عوض نمیکنه

اینبار بسلامتی پدرا

جملات جالب و لاتی به سلامتی

سلامتی ﺭﻭﺯی که ﻣﻦ ﺧﺎک ﭘﺎی همه ﺑﺎﺷﻢ ﻭ همه ﭘﺎی ﺧﺎک ﻣﻦ.

متن های جالب

به سلامتی کسایی که برای داشتنشون لازم نیست با سیاست باشی و نقش بازی کنی
همین که یک رنگ باشی کافیه

مطالب مرتبط

جملات لاتی با معنی + متن های کوتاه لاتی با معرفتی برای…

انواع مدل کیک تولد + 50 مدل کیک تولد دخترانه و پسرانه…

جملات زیبای به سلامتی

سلامتی خودم که چه باشم و چه نباشم
برای کسی مهم نیستم

متن لاتی به سلامتی

ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﯿﺲ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺯﻝ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﭼﺘﺮﯼ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻩ

متن های جالب به سلامتی

خاطراتشو با من ساخت
زندگیشو با دیگری

متن جالب به سلامتی

به سلامتی روزی که همه چیم Off باشه
حتی قلبم

***

مردها خیلی هم خوبند

دوست داشتنی و مهربان

عاشق محبت واقعی

گاهی وقتا مثل یه بچه از ته دل خوشحالند

و گاهی مثل یک پیرمرد خسته

اکثرشان تنهایی را تجربه کرده اند

بیشترشان درد کشیده اند

و اکثرا غمهایشان را در وجودشان مخفی کرده اند

خیلی از اشک ها را نگذاشته اند از چشمانشان بیرون بریزد

مردها میروند قدم میزنند تا یادشان نرود که به جای گریه باید قدمهای محکم داشته باشند

همانهای که اگر عاشق شوند

برایتان شاملو می شوند و بیستون میکنند

و تو بهشت را روی زمین خواهی داشت

اری اینها مرد هستند…

بسلامتی تمام مردها

متن ادبی

به سلامتی رفیقی که وقتی رفیقش خراب میشه به فکر تعمیرشه نه تعویضش

جملات به سلامتی برای مهمانی

سلامتی همه مادرایی که حتی وقتی باهاشون قهر کردیم اومدن غذارو گذاشتن پشت در اتاقمونو گفتن:
بخور زبونت درازتر شه.

متن های جالب برای دورهمیی دوستانه

آدم که خواهر نداشته باشه انگار:
ماکارونی ته دیگ نداره
ته چین گوشت نداره
کباب نون داغ نداره
قرمه سبزی بو نداره
املت تخم مرغ نداره
پیتزا پنير نداره
والا
انگار میری میدون جنگ هیچ سلاحی همرات نداری
یعنی خواهر که نداری انگار هیچی نداری
به سلامتی همه خواهرا

جملات جالب به سلامتی

به سلامتی خاطره هایی که یه روزی آرزو بودن
و
به سلامتی آرزوهایی که هیچوقت خاطره نشدن…

متن های مفهومی به سلامتی

به سلامتی قسمت که هروقت به ما رسید شد حکمت!

جملات جالب برای مهمانی

به سلامتی روزی که تو سه تا کلمه خلاصه بشم:
قطعه … ردیف … شماره …

متن به سلامتی

سلامتی اونایی که همدم تنهاییشون فقط و فقط یه گوشیه و یه هندزفری…

جملات به سلامتی برای دورهمی


به سلامتی اون لحظه ای که دلت از همه دنیا گرفته
نه کسی رو داری که باهاش درد و دل کنی
نه دلت میخواد کسی را ناراحت کنی
سکوت میکنی و توی دلت میگی:
باشه قــســــمت منم این بود!!!

متن های مفهومی و ادبی

به سلامتی همه مامانایی که اول خودشون ما رو به باباها لو میدن بعدش میشن بزرگترین مدافع ما.

متن به سلامتی Be Salamati

به سلامتی همه اونایی که حالشون خوب نیست اما می خندن که حال بقیه.

متن های به سلامتی

به سلامتی مادر به خاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت…

جملات کوتاه به سلامتی

به سلامتیه مادرم
بی منت بزرگم کرد
بی منت مهربونیاشو خرجم کرد
بی منت عمرشو به پام ریخت
بی منت خوابشو زد تا من راحت بخوابم
بی منت غذا درست کرد جلوم گذاشت
بی منت لباسامو شست
بی منت قربون صدقم رفت
بی منت آرزوهاشو باهام تقسیم کرد
بی منت لباسامو اتو کرد
بی منت به حرفام گوش داد
بی منت بهترینارو برام خواست
بی منت بوسم کرد
بی منت جوونیشو به پام ریخت
بی منت عاشقانه ترین لحظاتشو برام گذاشت
بی منت دوسم داره…

متن های زیبای به سلامتی

به ســلامتی دلــی کــه خیـــلی وقــــتا گــرفــته
امــا ســــعی کــــرده هیـــچوقت راهــشو کـج نـره…

جملات به سلامتی

درود برﺧﻮﺩﻡ
ﭼﺮﺍ ؟!!!!
ﭼﻮﻥ ﮐﻪ با ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ
ﺑﺮﺍ ﻫﻤــــــﻪ ﻣﺮﻫﻢ ﺑﻮﺩﻡ
ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺩﻟــــــﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩﻡ
نگران ﻫﻤـــــــﻪ ﺷﺪﻡ
بغض های خیلی هارو به خنده تبدیل کردم
ﻭﻟﯽ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺣﺘﯽ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﺗﻮ ﺩﻟـــــــﻢ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ…

متن بسلامتی

بسلامتی کسی که
هه!!!
ماکه کسی رو نداریم…

جملات کوتاه بسلامتی

روزی نه چندان دورِ دور، او هم نگاری بوده است
به ســـــــــــــــــلامتی همه مادربزرگا…

متن ها بسلامتی جالب

بــــه ســـلامتـــي اونــــــايي که جــــــرئت دارن و ميـــگـــن ديـــگـــه نمـــيخـــوامـــت
نه اونـــــايـــــي کــــــه ميگـــن: ميــــــدوني؟ تــــــو لايـــق بهـــتر از مـــنـــي!

برچسب‌ها: لاتی ,

موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


متن تبریک تولد رسمی + جملات زیبا برای تبریک تولد رسمی به دوستان و آشنایان
پنج شنبه 11 دی 1399 ساعت 4:46 | بازدید : 1978 | نویسنده : مهدیار | ( نظرات )

در این بخش سایت روزانه متن و جملات گلچین شده تبریک تولد رسمی برای عزیزان و آشنایان را قرار داده ایم و امیدواریم این متن های پر محتوا مورد توجه شما قرار بگیرند.

روز تولد برای هر کسی اهمیت دارد و این تاریخ نه فقط برای خود شخص، بلکه برای کسانی که او را دوست دارند هم بسیار اهمیت دارد. پیامک های تبریک برای تولد در انواع مضامین رسمی، صمیمی و عاشقانه و … نوشته شده اند و می توانید و شما می توانید از میان آنها پیامک های زیبایی را انتخاب کنید.

متن و جملات تبریک تولد رسمی با مضامین زیبا

با توجه به گسترش پیدا کردن اینترنت و رابطه های مجازی و تغییر در سبک زندگی و همچنین دید و بازدیدها که کمتر شده است، به همین دلیل می توانید به سبک متفاوتی تولد را تبریک بگویید که در ادامه گلچین متن های تبریک تولد رسمی را گردآوری کرده ایم.

متن تبریک تولد طولانی برای استاد گرامی

به پشتوانه استاد بزرگی نظیر شما؛
آموختم که در مسیر زندگی چگونه سفری موفق داشته باشم.
ولی نمی‌توانم قدردان این همه تلاش شما باشم.
شاید با تبریک سالروز میلادتان و ابراز خرسندی‌ام از بهره‌مندی از وجود نازنینی نظیر شما بتوانم ادای دین کوچکی کرده باشم.
تبریکات صمیمانه مرا پذیرا باشید.

متن تبریک تولد رسمی

جملات تبریک تولد کوتاه زیبا برای مدیر

مدیریت محترم
امیدوارم زندگی برای شما مفهوم زیبایی و موفقیت باشد.
تبریک صمیمانه برای زاد روز شما

تبریک تولد رسمی برای رئیس و مدیر اداره

ریاست محترم مجموعه …
تولدتان را صمیمانه تبریک گفته و از ایزد منان برایتان شادی، سلامتی و سربلندی آرزو داریم.
کار کردن در شرکت شما مایه افتخار و سربلندی ماست.

متن تبریک تولد رسمی

پیامک تبریک رسمی تولد به معلم و استاد 

استاد عزیز، عمری پایدار و روزگاری خوش را از خداوند برای شما خواستارم
تولدتان مبارک

جمله های زیبا برای تولد معلم و استاد عزیز

معلم عزیزم،
کلام روح بخش و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می‌نشیند
و آهنگ زندگی را به شور در می‌آورد.
تولدتان مبارک

متن تبریک تولد رسمی

اس ام اس تبریک تولد به صورت مودبانه و رسمی

معلم گرامی، امیدوارم در سفر زندگی همیشه راهی برای شادی و رضایت بیابید و در پایان آرزویی نباشد که بدان دست پیدا نکرده باشید
تولدتان مبارک

متن زیبا و کوتاه برای تولد رسمی

پرواز در آسمان آرزو‌ها و فرود آمدن در فرودگاه موفقیت را برایتان آرزومندیم!
تولدتان مبارک.

***

مطلب پیشنهادی: اس ام اس تبریک تولد؛ پیام تبریک روز تولد به همراه عکس

متن تبریک تولد رسمی

متن های زیبای تبریک تولد به مدیر با مضامین زیبا

حقارت واژه ها را وقتی دیدم که نتونستن مهربونیت رو توصیف کنند به اندازه تمام خوبی های دنیا برات آرزوی موفقیت دارم. تولدت مبارک

متن زیبای رسمی تبریک تولد

مدیر گرامی؛
عزم و اراده شما الهام‌بخش ماست تا کارهایمان را به خوبی انجام دهیم.
آرزو می‌کنیم شادترین تولد طول عمر خود را تجربه کنید و همیشه شاد و سلامت باشید.
تولدتان مبارک

پیامک تبریک تولد به همکار اداره و سازمان

فرصت زیستن را قدر بدانید و شادمانه زندگی کنید. تولدتان مبارک همکار گرامی

متن تبریک تولد رسمی

جملات زیبا برای تولد همکار گرامی

همکار گرامی!
قدرت، اراده و روح بزرگ شما باعث حیرت همگان بوده
و من همواره شما را تحسین می کنم
تولدتان مبارک

متن تبرییک تولد طولانی و کوتاه رسمی

زیبایی جهان را دریابید و اندوه های آن را به دست فراموشی بسپارید که زندگی کوتاه است
تولدتان مبارک

متن تبریک تولد رسمی

متن زیبا برای تولد معلم عزیز

معلم عزیزم!
شما به زندگی من معنا دادید و الهام بخش من در این سال ها بوده اید
آرزوی موفقیت و شادمانی برای شما دارم
سالروز تولدتان مبارک

مطالب مرتبط

متن تبریک تولد به همکار + جملات رسمی و صمیمانه تبریک روز…

متن تبریک تولد رفیق و دوست عزیز + جملات صمیمانه تبریک برای…

جملات زیبا و خواندنی برای عرض تبریک به مناسبت تولد

خدای اطلسی ها با تو باشد

پناه بی کسی ها با تو باشد

تمام لحظه های خوب یک عمر

به جز دلواپسی ها با تو باشد .

تولدت مبارک

متن تبریک تولد رسمی زیبا

معلم ها معجزاتی هستند که زندگی را در دیوارهای سرد مدرسه قرار می دهند
و شما معجزه ای بودید که به من آموختید چگونه زندگی ارزشمندی داشته باشم
سپاس از زحمات شما معلم گرامی تولدتان مبارک

متن تبریک تولد رسمی

اس ام اس تولد برای دوست و رفیق

زندگی بسیار کوتاه است
از هر لحظه آن لذت ببرید
و با تکیه بر تجربه های سال های گذشته
سال جدید زندگی را به بهترین شکل ممکن رقم بزنید
تولدتان مبارک دوست گرامی!

متن تبریک تولد رسمی

متن کوتاه برای تولد رسمی

نـفـس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالـم پیر دگرباره جوان خواهد شد

ارغوان جام عقیقی به سمـن خواهد داد

چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

آغاز بودنت مبارک

جملات ادبی تبریک تولد

خوشبختی را حس کنید و نگه دارنده آن باشید
تولدتان مبارک

متن تولد برای ارسال به همکار عزیز

همکار عزیز!
این روز خاص را به شما تبریک می گویم
خبر خوش این که یک سال به بازنشسته شدن نزدیک شدید!
تولدتان مبارک

متن تبریک تولد رسمی

جملات رسمی برای تولد رسمی

امیدوارم زندگی برای شما پر از حکایت های شگفت انگیز و مفرح باشد
زاد روزتان خجسته باد

جملات رسمی به مناسبت تولد

چه لطیف است حس آغازی دوباره،و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس…و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!و چه اندازه شیرین است امروز…

روز میلاد…روز تو!روزی که تو آغاز شدی!

تولد مبارک

جملات رسمی تبریک تولد عزیزان

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست
که می توان با ان به رنج های زندگی هم دل بست….

متن پرمحتوا برای تولد همکار

زبان ما قاصر است از شکر نعمت تولد و حس بودن شما

در روز تولدت سر بر زمین سائیده و از درگاه حضرت حق نهایت سپاس خود را بجا آورده

و برایت سال‌های‌ سال عمر با عزت و برکت خواستاریم.

باشد که بقاء عمرت با عزت و سربلندی و توام با خدمت باشد . . .

متن پرمحتوا برای تولد

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت

سالروز زمینی شدنت مبارک . . .

متن تبریک تولد رسمی زیبا

امروز سالروز گزینش زمین اختیار و انتخاب و نفی بهشت

بی دردی از جانب شماست. این انتخاب بر شما فرخنده باد.

اس ام اس تولد برای همکار

تولد شما بی شک بهانه ای شد برای تشکر از زحمات فراوانتان . تولدتان را تبریک می گویم و برایتان آرزوی موفقیت می کنم.

جملات رسمی و زیبا برای تولد

 برخاستن از عدم و درآمدن بر سیرت انسانی ، باشکوهترین پدیده هستی است.
این باشکوه ترین، بر شما خجسته باد.

پیامک زیبا برای تبریک تولد به همکار

تولد شروعی تازه است
و عهدی جدید برای دنبال کردن اهداف با تلاش مضاعف
شما فرد خاصی هستید
و امروز خاص ترین روز زندگی تان
تولدتان مبارک همکار گرامی!

تبریک تولد به رئیس

جناب رئیس گرامی!
امیدوارم در سال جدید زندگی
بهترین فرصت ها پیش روی تان قرار گرفته
و همچون گذشته راهنمای افرادی باشید که در آینده زیر نظر شما مشغول به کار خواهند شد
زادروزتان مبارک

تبریک تولد پرمحتوا

امروز مسن ترین فرد زندگی قبلی تان و
جوان ترین فرد زندگی پیش رویتان هستید
این نقطه عطف بر شما مبارک همکار محترم!

امیدواریم این متن های رسمی تبریک تولد مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.

برچسب‌ها: تولد ,

موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
لینک دوستان
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جی فان و آدرس jfun.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1152
:: کل نظرات : 2

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 5846
:: باردید دیروز : 545
:: بازدید هفته : 8794
:: بازدید ماه : 8794
:: بازدید سال : 64960
:: بازدید کلی : 90409